گرمی دستانت را می خواستم ،بوسه ی بر گونه هایت ، شیرینی خنده هایت را از همه بیشتر...

  باور نمیکنی..

اگر بگویم:

همه ی اینها را می خواستم ، اما نه برای خودم

می خواستم تا نشاید ، که نامردی آنها را به دست آورد

باز باور نمیکنی اگر بگویم:

علتش این بود که خیلی خیلی عاشقت بودم.


همیشه صداقت مهمترین عنصر زندگیم بوده ، زدن ماسک دروغی بر چهره را دوست نداشتم و .. الباقی بماند.

الباقی شاید این باشد که خسته شده ام و می خواهم به همین زودیا ، بر صفحه ی خاطراتم و بر صفحه ی

کمپ خاطراتم بزرگ بنویسم (عاشقی تمام).